غرور زخمي من

 

و اگر مي‌‌ نويسم،

دوست دارم بداني

در خلأ دنياي بي‌‌ جاذبه از نبودنت،

عجيب معلقم

مي‌ چرخم و مي‌‌ چرخم و مي‌ چرخم

و در چشم‌ هاي ناباور يک سرگردان دلتنگ کسي‌ را مي‌ بينم شبيه خودم

که هنوز عاشق کسي‌‌ ست شبيه تو

وجودي سايه‌ وار و حضوري کمرنگ

حضوري بسيار بسيار کمرنگ

که نوشتن برايش منصرف مي‌ کند مرا

از مرگ و نبودن …

ي روزي

باخودم ميگفتم

مگه ميشه کسي باشه ک با هيچي اروم نشه وقتي داغونه

هيچکس درداشو نفهمه

دردشو ب هيچکس نگه

کلا با خودش حال کنه

عاشق هيچکس نشه

اصلا تنها باشه و در همين حال همه عاشقش بشن اما خودش عاشق هيچکس نباشه

واسه کسي فداکاري نکنهچون ميدونه براش کاري نميکنن

حالا ک خودم توي اين حالم ميفهمم

ک دردمو ب هيچکس نميتونم بگم

اصلا انگار قفل ميزنن ب زبونم وقتي دلم تنگه

حتي نميتونم ب خو دشم بگم

چون ميدونم براش مهم نيس.و اينجا غرورم مهم تره

من ب کسي دل نميدم ک بخام تهش پشيمون باشم

ابرها به آسمان و
درختان به زمين تکيه ميکنند
و انسانها به مهرباني يکديگر
گاهي همراهي و دلگرمي يک نفر
چنان معجزه ميکند که
انگار خدايي هست ، که کنار توست

کاش همه ي زن ها مردي را داشتند که عاشقشان بود …
مردي که حرف هايشان را مي فهميد …
ظرافتشان را به جان مي خريد …
و روزانه چند وعده ؛
از زيبايي و خاص بودنشان تعريف مي کرد …

و کاش مردها ؛
زني را کنارشان داشتند که عاشقش بودند …
که به آنها تکيه مي کرد … و قبولشان مي داشت …

آن وقت جهانمان پر مي شد از ني که پير نمي شدند ،
مرداني که سيگار نمي کشيدند ،
و کودکاني ؛
که انسان هاي سالمي مي شدند … !

عشق واقعا مسخره اس

حداقلش واسه مني که ديگه اعتقادم به همه چي عوض شده

وقتي يکي بم ميگه عزيزم

به جاي اينکه ذوق کنم

خنده ام ميگيره

نميدونم چرا خدايي

ولي توي اوج سختي ميدونم خودم روح زخمي مو درمان کردم

فقط به خودم تکيه کردم

فقط خودم اشکامو پاک کردم

پشيمونم نيستم

شايد ي موقع هايي ناراحت بشم بخاطر تنهاييم.اما ميخوام ناب بمونم

دروغ ميگن مرد گريه نميکنه

که مرد فقط بايد موقع تنهاييش سيگار بکشه

قدم بزنه

دور بزنه تو خيابون

داد بزنه

من مردايي رو ديدم

که تنهايي شونو قدم نميزنن

داد نميزنن

ميريزن تو خودشون

سيگار نميکشن

هندزفري شون هميشه باهاشونه

ميدوني از کي حرف ميزنم؟

از خودم

که مردونه پاي تموم حرفام

تموم گريه هام

تموم تنهايي هام

وفادارانه وايسادم و دم نزدم

کاش هممون اينجوري مرد باشيم

ن عين توي داستاناتا کسيو نديديد باورش نکنين.بزارين خودشو ثابت کنه

بهش فرصت بده خودش باشه

شتيد عشق تو کورش کرده نميزاره زندگيش رو روال عادي بگذره

خواهشا يکم فک کنين به روابط به هم خورده و سردتونپرفاصله تون

دنيا خيييلي کوچيکه ها.يهو ديدي توهم رفتي

حسوديم ميشه بهش

اخه خيلي باهم خوبن

باهم شيطوني ميکنن.

کنارهم خوشن

مثه ما که نيستن

ما هردوثانيه دعوا داريم

هر سه ثانيه کل کل

هرچهارثانيه قهر

هرپنج ثانيه چرت و پرت گفتن

هر شش ثانيه ناراحت کردن هم.

کاش هموني بود که هميشه ميگفت

هموني که هميشه سر قولاش ميموند

هموني که هميشه نگران دوستش بود

هموني که طاقت نداشت بيشتر از يه هفته ازم ناراحت بمونه.

هموني که ميگفت وابسته نباش تا بشيم عين قديما

هموني که هر ثانيه ي عمرم کنارم بود        

اما حيف همين فعل گذشته

اتيش ميزنه تموم لحظات بودنشو.انگار يه عمره اصلا نبوده

بهت گفتم خداجونم

گفتم وابسته نميشم بش اونوقت برگردونش

يعني هنوز وقتش نشده؟؟؟

يعني بايد کامل فراموشش کنم که برگردونيش؟؟؟

ديگه نه پروفايلمنه استوريم ميتونه حرفامو بش بزنه

نه خودم

چون ادمي که نميخاد گوش بده و بفهمه

و فقط ميخاد بشنوه تا جواب بده

واسه عاشق بودن خوب نيس.

دلم اون ادمي رو ميخاد که وقتي يه قطره ي اشکمو ديد

نگران شه.بغض کنه

بغلم کنه.شايدم کار خاصي نميکنه اما ميدونم کنارمههمين که وجودشو حس کنم کافيه

ادم بعد از درداش کم توقع ميشه

و هرچي کم توقع تر

بقيه پررو تر ميشن

ولي توي تموم دنيا اگه قرار باشه به يه نفر اعتماد داشته باشم

مطمعن باشم اگه اروم نبودم نگرانم ميشه و پابه پام توي غمام ميمونه

يه دوست خوبه S

مطمعنم اگه اشکمو ببينه سريع بغلم ميکنه

کنارمه

اما من تورو ميخواستم که هيچوقت تو غمام نبودي و نيستي

منو اون هميشه تو دردامون بوديم کنارهم.

شايد يه اخلاقاي بدي داشته باشه اما خب ادمه ديگه

کامل نيس

هرچي باشه از تو بهتره

از تو مردترهمهربون تر.صادق تر

دادن محبت اضافي به کسي که حسي بهت نداره و کاملا احساسش خنثي اس به جاي اينکه تورو توي دلش جا بده.دلشو تنگ تر ميکنه .جا که نميشي هيچ شايد چون گنجايش قلب قشنگتو نداره بترکه .محبت نکردن به همه يه لطف به خودمونه .اول بايد خودمونو دوست داشته باشيم.

نه دوست درد رو درمان ميکنه.

نه ميتوني به کسي که دوسش داري بگي

اين که ميتونه ارومت کنه درش شکي نيس

اما ادمي که دلش حتي واسه جاي خالي کنارش هم تنگ ميشه

رو چجوري ميخواي قانع کني ديوونه ات نباشه>؟

اره يه وقتي بهت وابسته بودم

اما حالا ديگه وابسته نيستم و تو هنوزم همون جوري هستيشايد سردتر شايد مزخرف تر

نميتونم دوست نداشته باشم

اما دلمم ميخواد فراموش کنم

مگه يه ادم ميتونه قشنگ ترين خاطرات تلخ زندگيشو فراموش کنه؟؟؟

تو توي تموم لحظاتم بودي

اما الان نبودنت غير قابل هضمه برام.

چطور ميتونم با کسي که هرروز از درددلام براش ميگفتم رو حالا يه بارم نبينم.

گفته بودي هر چيزي تموم ميشه

اما اين عشق واقعا قرار نيس تموم شه و دست منم نيس

کاش يه ادمايي

هيچوقت تصورمون رو خراب نميکردن

کاش هيچوقت ياد نميگرفتن

که با يه نگاه دلمونو بلرزونن

کاش بهشون ياد نداده بوديم

که ميتونن با يه حرف

دلمونو بشکنن

کاش هيچوقت لبخندمون رو ب معناي رضايت نميديدن

ميدوني

ما هممون

کسايي که دوسشون داريم رو

بهتر از خودشون ميشناسيم

اما متاسفانه اونا نميخوان باور کنن که

ما ميتونيم ارومش کنيم.

اگه اينو بفهمه نصف مشکلات بينتون حل ميشه.

شايد بعضي عشق ها ساخته شدند براي دور بودن

براي دلتنگ شدن

براي فاصله هايي که تورا هر لحظه بيشتر از قبل غمگين ميکند

اينکه او از تو دور است نه تقصير توست

نه تقصير او

حتي تقصير سرنوشت هم نيست

بعضي غرور ها هم ساخته شدند که بعد از مدت ها ان را بشکني

و  زيباترين لحظات را براي ماه ترين دوست دنيايت بسازي

ماهيت بعضي عشق ها

باعث ميشود

در اوج فاصله هم دوستش بداري

درست مثل قبل

و تمام سردي هايش را فراموش کني .اما درد عميق دلتنگي ته چشمانت موج ميزند

شايد بعضي ها ساخته شدند براي اينکه از دور دلتنگش باشيم

و از دور هم سردي هايش را ببينيم.

و از دور هم قدردان تک تک سرد بودن هايش و همان اندک محبتي که ته مانده ي دل شکسته اش مانده هستم(F.N)

دلم که ميگيرد

نه کسي هست که مرهم دردم باشد

نه اس ام اسي که نوشته باشد خوبي>؟!

نه چشماني که پابه پايم اشک بريزند

نه ذهني که مشغول دردم باشد

و نه مهرباني هاي اضافه

راستش اه هم در بساطم نيست

وقتي دلم بگيرد فقط خودم و دل شکسته ام.

نبايد ضعيف باشم ميدانم

بهتر از هر کسي ميدانم

که بايد محکم باشم

سرسختاين را سالهاست تنهايي اموختم

همه هم فکر ميکنند وقتي حرف از دلتنگي به ميان مي ايد

سکوتم به معناي بي تجربگي ام است

اما نميدانند در پس اين سکوت که تازه به زندگيم وارد شده

درد دلتنگي پنهان خوابيده است

که اگر بيدار شود فقط پدر مرا در مي اورد.

انها که نميدانند عشق بازي هايشان فقط مرا به حسرت وا ميدارد نه حسودي.

لطفا در اينکه به کسي بگوييد

دلتنگش هستيد

کمي دقت کنيد/

شايد اطرافتان کسي با شنيدن حرف هايتان از درون بميرد

براي وصف تو

نياز به کلمات سنگين

به حروف سخت

ندارم.

همين که نميتوانم

تلخي هاي زيبايت را

وصف کنم

همين که نميتوانم

با اين همه درد اور بودنت

تو را از زندگيم  کنار بگذارم

يعني دلم را باختم لعنتي.

تو  باز هم همون لعنتي جذاب مني ديوونه ي لجباز

چقد دلم واسه واليبال تنگ شده.واسه خنده هاي دسته جمعي مون

واسه روحيه ي بعد از هر مسابقه حتي اگه باخته بوديم

چقد دلم تنگ شده حتي براي غر غر کردن ي ادم که هيچوقت حواسش بهم نيس

واسه خوب بازي کردنام

دلم تنگ شده واسه همه ي سفرامون.

چقد سخته که نميتونم برم.انگار دارم ديوونه ميشم.اشکام از سر ديوونگي

دلتنگي

نميدونم چيه ولي جلو ديدمو تار ميکنه.

چيزي که اگه ي روز نميرفتم چقد ناراحت بودم الان 2 هفته و نيم ميشه که نرفتم.

تو ارومم ميکردي توهم ديگه نيستي.

اگه يکي پيدا ميشد

وقتي يکم اخم کردم بگه چته

وقتي ساکتم بگه به چي فک ميکني

وقتي بغض کردم تو جايي که کسي نيس بياد پيشم

وقتي دلم شيطوني ميخاد پا به پام باشه

وقتي حالم گرفته اس گرفته شه

وقتي خوردم زمين دستمو بگيره .

وقتي همه هستن فقط منو ببينه

وقتي چيزيو خراب کردم بهم انگيزه بده بگه اشکال نداره

وقتي ناراحتش کردم طاقت نياره بگه ببخشيد

اگه يکي بود منم قطعا خوشبخت بودم.

اره تقصير خودمه

که وقتي يکي دوستم داره قدرشو نميدونم.

تقصير خودمه که براش مهم ام من توجه نميکنم

تقصر خودمه که وقتي نگرانمه توجه نميکنم

اون بيش از توانش بهم محبت ميکنه اما من چي

من قولمو شکستم.

عذاب وجدان دارم

ک وقتي دوستم داره اينجوري جوابشو ميدم

دارم ديوونه ميشمچشامو ميبندم حسش ميکنم کنارم

اما من چيکار کردم خداا؟؟>>

اصلا فکرشو نميکردم ي ادمايي اينقد عوضي باشن.

و فکرشم نميکردم اونايي ک زياد ازشون خوشم نمياد اينقد فوق العـــــاده باشن

واسه عوضيا تـــــــــــلافي

واسه بهتـــــــــرينا جون ميــــــــــدم

تو بهترين من شـــــــــــــــــــــــــدي زيباي من

M

سخته ديگه اينکه فک ميکني همه چي داره عالي ميگذره

فک ميکني ديگه ديوونه ي زندگيتي

فک ميکني حتي توپ هم نميتونه خوشبختي تو ت بده

فک ميکني و با خودت ميگي مگه از من خوشبخت ترم هس؟

اما يهو

يه سنگ

يه توپ محکم

مياد ميخوره به سياره ي ارزوهات

بد تش ميده

تموم محتويات تو دلت با هم قاطي ميشه

اشک با بغض

درد با غصه

زخم با زهرخند

نيشخند با غرور

پوزخند با خودخواهي

اما تهش ميبيني تو هيچوقت ارامش نداشتي.

تقصــير خودمه ميدونم.

بخاطرش هرچي بهم ميگن تحمل ميکنم

وقتي ميگه حالم بده محاله بخنـــدم.

وقتي يه قطــــره اشک شو ديدم تا دو شب نميتونستم بخابم.

هيچوقت بهش نگفتم بخاطرش چه حرفايي که واقعا حقــــم نبود رو تحمل کردم

اون بهش ميگفت من نميگفتم که مبادا ي وقت بخاطر خوب بودن حالـــم چيزي بهم از درداش نگهـــ

من واسش ميميرم نگفتم

اما اون ميگفت

نديد پابه پاش تا صبح بيدار بودم /که صبحا سرکلاس خواب بودم

تو ي ماه با غماش 1 سال پيـــرشدم.

تموم روزامو با نگـــراني اينکه يهو حالش بد نشه سرکردم.

من نگفتم اما اون ميگفت

جاي مـــن هميشه پـــــر بود و خودمو ب زور جا دادم تو زندگي يکي ک کسيو داره ک خيلي وقته باهم خوبن.

من اضافــــي بودم.دوســــت داشتنم آويزونش

اينا نميدونن که تو باعث ميشي عذاب وجدانم کم شه.

نميدونن که قلبـــم نياز به آرامش داره

ک منم آدمم .بخدا سنگ نيستم ک خراش برنداره احساسم

منم حـــق دارم آروم زندگي کنم

حــــق دارم يه روز بخنـــدم و تبديل به گريه نشه.

چرا دارين تموم زندگيمو نابود ميکنين؟!

چرا نميزارين حالـــم خوب باشه بعد از اين همه عذاب کشيدن؟!

چرا خودتون باعث ميشين از همتون متنفر شم؟؟؟

چرا آخه!!!!

تو نميدوني.

که قلبم بعد از چند ســـال عذاب و درد کشـيـدن آروم شده.

که وقتي حرصـــت ميدم دلم ميخاد همون لحظه برات جون بدمـــ

که وقتي قهر ميکنم باهات اينقد پيشـــم مي موني تا باهات حرف بزنم.اينقد ميمونم پيـــشت تا نگام کني.که ميگي مگه ميشه به اون چشماي خمارت نگا نکرد؟!

من خيـــلي چشماتو دوس دارم وقتي سعي داري همه چيو ببيني جز من.اما بازم منو ميبيني

نميدوني که وقتي ميخندي چقد چشمـــات قشنگ ميشن.

هوايي که چشمات توش بخنــــده.تو کنارم باشي هميشه/وقتي هستي غرق آرامش موهاي و قشنگت شم رو ترجيح ميدم به نفس کشيدنمـــــــــ

بودن با تــــــــــــــــو توي تک تک لحظه هاي زندگيم گل عشق کاشت

اون چشــــمات منو ديوونه کردن آخرش /اينقد خوبي که من دلــــــم نميشه باورش

تو کي اينقـــد شدي همه چيز من که نفهميدم؟!!!!!!

M.N

چشـــاش مثل نيـــلوفريه که بهم چشمک ميزنه اونو از شاخه اش جدا کنم.

وقتي توجهــم رو جلب کرد يـــهو يادم مياد اينجا مردابه و دارم غرق ميشم

دســــتاش مثل سلول انفراديه,منو حــــبس ميکنه!

خــــــنده هاش ســـايه مه,همجا باهام مياد.

بـــــــــــغلم که ميکنه قلـــــبم دوباره ميتپه در حاليکه خط صاف مــرگ از وسط زندگيم رد شده بود!!!

حـــرف که ميزنه ,حرص کشم ميکنه

دوتا ديوونه نبايد گيرهمديگه بيفتن آخه

ديوونه تر ميشن خداجونــــم

چشمامو ميبنـــدم

سرم داره ميترکه.

قلبمم اين وسط داره ب اين حجم درد اعتراض ميکنه

هدفونم رو ميزنم رو گوشم.

چقـــد خوش خيالن اونايي ک فک ميکنن من معتاد آهنگ شدم!

من نميخوام بشنوم .

نميخام ببينم

جلـــو چشاي خودم زندگيم داره پر پر ميشه

گوشمو ميگيرم که نشنوم صداي دعواهاشونو

 دلـــم سعي داره آرومم کنه

اما اين درد امروز نيس

ي روز دوروزم نيس ک بگــم تموم ميشه.

خيلي وقته دم نميزنم و آوار شده همه چي رو شونــــم!!!